همچنان میثم هرروز واسم از اینستاگرام ویدئوهای فان و خندهدار میفرسته و من فقط سین میکنم و حرفی نمیزنم. تمام روز خوب و سرخوشم، موهامو اتو میکنم، آرایش میکنم، درس میخونم، عکس میگیرم، با دوستام حرف میزنم، سریال دانلود میکنم و میبینم، زبانمو تقویت میکنم، برنامه نویسی تمرین میکنم؛ جوری که حتی اگه میثم هم منو در طول روز ببینه تو دلش میگه من جایی تو زندگی این دختر ندارم دیگه، ولی شب که میشه تمام غم دنیا میریزه تو دلم؛ هنوز دلتنگم، منتظرم، خستهام، میترسم، و هزار تا احساس دیگه که قادر به توصیفشون نیستم و فقط خودم میدونم تو دلم چه خبره. نسبت به میثم دارم سرد میشم، نمیدونم، یه جورایی داره از چشمم میفته، ولی این هیچ تاثیری تو دوست داشتنم نداره، حتی همین الان که از دستش اینقدر ناراحت و عصبانیام بیشتر از همیشه دوستش دارم؛ پارادوکس کامل!
بازدید : 146
جمعه 8 آبان 1399 زمان : 14:38